- چهره بشکفتن (جُ تَ)
خندان شدن. متبسم گشتن. شادان روی شدن. به شور و نشاط آمدن. گشاده روی شدن از فرح و شادی:
چو برزو ز شاه این سخن ها شنید
چو گل زآن سخن چهره اش بشکفید.
عطائی (برزونامه)
چو برزو ز شاه این سخن ها شنید
چو گل زآن سخن چهره اش بشکفید.
عطائی (برزونامه)
